prev
next
آیا فکر انجام یک کار جدید شما را میترساند؟ آیا شما از این که کارها چگونه هستند احساس راحتی میکنید؟
چند روز پیش من به همه این سؤالات پاسخ « نه » میدادم. من تمایل دارم خودم را به عنوان یک شخص ریسک پذیر و کسی که همیشه در جستجوی چیز جدید است، امتحان کند و مایل به پذیرش تغییر هستم.
این در حالی بود که یک بازدید ساده از یک سوپر مارکت، درک من درباره توانایی من در پذیرش تغییر را تغییر داد. متوجه شدم که وقتی قفسه هایی را برای وسایلی انتخاب کردم که در لیست خرید من بودند انتخاب کردم که به دنبال همان چیزهایی بودم که ماه ها قبل از آن همیشه خریداری کرده بودم. در حقیقت، من به سختی فکر خرید هر چیز دیگری را کردم. اگر من مجبور بودم چای بخرم، باید آن را با نام تجاری x و نه y میخریدم زیرا این چیزی است که من همیشه خریداری کرده بودم.
وقتی این اتفاق برای من افتاد، شروع به فکر کردن درباره کارهای مشابه دیگری کردم که شاید انجام میدادم. به عنوان مثال فهمیدم که در هر مراجعه به آرایشگر اینگونه بود که همان مدل مویی را که در ماه گذشته و ماههای قبل از آن داشتم، بزنم. سپس کفش « برونکس » وجود داشت که من هر وقت به یک جفت کفش نیاز داشتم، همیشه میخریدم. در مورد پوشیدن همان دئودورانت سال به سال چطور؟ یا خرید ماهنامه ماه مشابه ماه قبل؟ سپس هر وقت بیرون میروید، همان غذا را میخورید؟
چرخ دستی خود را متوقف کردم و مستقیماً به مقابلم برای چند دقیقه خیره شدم. من از اینکه چطور کارهای روتین، ناشناخته و قابل پیش بینی اتفاق افتاده متعجب شده بودم. در تلاش برای معکوس کردن این روند کلی، چرخیدم و بسیاری از مواردی را که در چرخ دستی قرار داده بودم، سر جایشان قرار دادم و مارک های مختلف دیگر را رد و بدل کردم.
با خودم فکر کردم که چگونه چنین عادت هایی که همیشه خواهان آشنایی و به ظاهر ایمن هستند میتواند بر سایر عوامل زندگی من تأثیر بگذارد. این میتواند شامل ازدواج من، کار، تجارت یا هر چیز دیگری باشد. عادتهای خرید احتمالاً فقط نگاهی اجمالی به آنچه در جاهای دیگر اتفاق میافتد فراهم کرده است.
من فکر کردم که بسیاری از مشاغل ورشکسته شده اند زیرا آنها مایل به تغییر و سازگاری با فناوری های جدید یا نوآوری های جدید در صنعت خود نبودند. بی شمارند. چند ازدواج با ناامیدی به پایان رسیده است زیرا یک یا هر دو زوج آنقدر خسته کننده و قابل پیش بینی شدند که تمام عاشقانه ها و تفریح ها از ازدواج بیرون کشیده شد. به دلیل عدم توانایی در دستیابی به مهارت و دانش جدید، چند کارگر از کار برکنار شده اند؟ بی شمار.
واقعیت این است که در چسبیدن به آشنا، ما از امکانات و نتایج بی نهایت هر شرایط و فرصتی دست می کشیم. « تغییر قانون زندگی است. و کسانی که فقط به گذشته یا حال نگاه میکنند مطمئناً آینده را از دست خواهند داد ». این سخنان تدبیر جان اف کندی در مورد تغییر است.
برای هرکسی که می خواهد رشد کند و به چیزی ارزشمند در زندگی برسد یک ضرورت است. به همین دلیل بسیار مهم است که خودمان، عادات و ادراکاتمان را به طور جدی مورد بررسی قرار دهیم تا به موقع گیر نیفتیم و سال به سال دوباره همین مسائل را زندگی کنیم. معنای و شادی در زندگی اگر هر روز دقیقاً مثل قبل از آن باشد، کجاست؟
من شروع به بررسی دلایل تغییر نکردن مردم کردم. آلن کوهن گفت: « در آزاد کردن کار ها و رفتار های آشنا و به ظاهر ایمن، شجاعت زیاد می شود تا کارهای جدید را در آغوش بکشیم. اما امنیت واقعی در آنچه که هست، وجود ندارد. امنیت بیشتر در ماجراجویی و کار های هیجان انگیز وجود دارد، زیرا زندگی در حال حرکت است و قدرت در حال تغییر ». وی در بیان این جمله به یکی از مواردی که باعث تغییر ما نمی شود، یعنی عدم شجاعت میپردازد.
دلیل دوم این است که، همانطور که جیمز بلاسکو و رالف استایر در Fight of Buffalo میگویند: « مردم بر ارزش آنچه دارند، بیش از حد ارزش قائل میشوند و ارزش آنچه را که با کنار گذاشتن آن میتوانند دست کم بگیرند، دست کم میگیرند.» اینکه حال و گذشته بهتر است، فقط به این دلیل است که ما قبلاً آن را دیده ایم. همیشه آنچه را که ما ندیده ایم، ناخوشایند تر به نظر میرسد. این مسئله به من به یک نکته بسیار مهم یاد داد: اینکه خودتان چگونه میبینید و چقدر حاضر به تغییر هستید در آینده تأثیر زیادی خواهد داشت.
اگر دید روشنی در مورد اینکه میخواهید در کجا قرار بگیرید و آنچه را که می خواهید به دست بیاورید را در سر مرور کنید و قادر به تغییر آن باشید، این بدان دلیل است که شما با این دیدگاه که میدانید چه تغییراتی لازم است تا بتوانید به مقصد مورد نظر خود برسید دست به کار میشوید و حتما به باور خود، خواهید رسید. به قول چارلز دوبوسی، « نکته مهم این است: هر لحظه قادر به قربانی کردن آنچه باشیم که هستیم، تا به آنچه میتوانستیم تبدیل شویم، تبدیل شویم.»
سومین دلیلی که مردم تغییر نکردند این است که هیچ کس آنها را به چالش نکشیده. مطمئناً همسایه آنها نیازی به رقابت ندارند. عموماً جامعه از اشخاصی مانند شما خوششان نمی آید. شما فکر میکنید شما متفاوت هستید و از بقیه آنها بهتر هستید!
برای آنها چیزی بهتر و آسان تر از این نیست که شما را اشتباه اثبات کنند. بنابراین شما باید مسئولیت کامل زندگی خود را به عهده بگیرید. منتظر هیچ کس دیگری نباشید تا شما را به چالش بکشد. شما خودتان، خودتان را به چالش بکشید.
«همه به تغییر جهان فکر میکنند، اما هیچ کس به فکر تغییر خود نیست.» این مشاهده بسیار واقعی تولستوی بود. هر تغییری که میخواهید در دنیای خود ببینید باید با تغییر در شما شروع شود. » این مشاهده بسیار واقعی تولستوی بود. هر تغییری که میخواهید در دنیای خود ببینید باید با تغییر در خود شما شروع شود.
مایکل جکسون گفت که با «مرد در آینه» شروع میکند و «این تغییر را ایجاد میکند. » این یعنی تو هر شرایطی که امروز خود را در آن پیدا میکنید، از آن راضی نیستید، می توانید تغییر دهید. فقط انتخاب کنید. جیم روون، یکی از سخنرانان انگیزشی مورد علاقه من، آن را با فصاحت بیان کرد: «هر روزی که آرزو میکنیم؛ ما میتوانیم خود را نظم دهیم تا همه را تغییر دهیم. هر روز که آرزو میکنیم؛ می توانیم کتابی را باز کنیم که ذهن ما را به سمت دانش جدید باز کند. هر روز آرزو میکنیم؛ ما میتوانیم فعالیت جدیدی را شروع کنیم. هر روز آرزو میکنیم که؛ ما میتوانیم روند تغییر زندگی را شروع کنیم. ما میتوانیم این کار را بلافاصله، یا هفته آینده یا ماه آینده یا سال بعد انجام دهیم. »
تصمیم شماست. فقط به یاد داشته باشید که هر روز تغییر نمیکنید روز دیگری است، که شخصی را که میتوانستید بکشید، می کشید. زمان چیزی را تغییر نمیدهد. ما تغیر می دهیم.
همه ما میتوانیم هرآنچه که میخواهیم باشیم. پس برو و همینطور باش.
منبع رسمی این مقاله وب سایت .motivation-for-dreamers می باشد.
برای خواندن مقالات بیشتر می توانید در سایت ما ثبت نام کرده و یا ازطریق وبلاگ ما مطالب بیشتری را دنبال کنید